نمکدون

مطالب طنزوسرگرمی / همیشه خسته از روزای برفی | عشق پریشون شده دو حرفی

نمکدون

مطالب طنزوسرگرمی / همیشه خسته از روزای برفی | عشق پریشون شده دو حرفی

فرشته بیکار!

روزی مردی خواب عجیبی دید.
دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید: شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر

چگونه دل پسرها رو ببریم؟؟ خانمها بخونن!!! ( طنز )

خانمها ، بانوان، سرکاران علیه :
وقتی در صف شیر مردم جایشان را به شما نمی دهند؟ وقتی کرایه تاکسی را می دهید راننده نمی گوید قابلی نداره؟ وقتی لبخند می زنید بچه های کوچیک از ترس قیافه شماگریه می کنند ؟ وقتی راه میروید بهتر است که راه نروید؟ آیا وقتی به زیبایی فکر می کنید همان زمانی است که به خودتان فکر نمی کنید؟ اگر می خواهید وقتی قدم بر میزنید مردان کف بر شوند، اگر می خواهید وقتی پلک میزنید مردان در خاک و خون غوطه ور شوند، اگر می خواهید وقتی با آنها صحبت می کنید خود را تکه تکه کنند، اگر می خواهید وقتی به آنها لبخند میزنید از کت خود یه چرخ گوشت در آورند و خود را چرخ کنند به موارد ریز توجه کنید:
البته بگما تمامه این کارا کاره مردانه جلفه

حالا به نکات زیر بی زحمت کمی دقت کنین تا شاید فرجی بشه

در باب ادای جملات:

در ادای جملات و واژه ها دقت خاصی مبذول فرمایید. به طور مثال اول هر جمله از واژه
( آخی ) استفاده کنید.
حتی المقدور واژه های پایانی جمله را کمی بیشتر از حد معمول بکشید به طور مثال:
(فردا می بینم………… ……… .ت)
اشوه فراموش نشه هاااا
سعی کنید ریتم پلک زدنتان را با میزان هجاهای جمله تان هماهنگ کنید مثلا در جمله
”من به فلان چیز علاقه دارم” برای ”من” یک پلک و برای ”به فلان چیز علاقه دارم” ?عدد پلک بزنید.
لفا امتحان کردنو بزارین واسه بعد بزارین ادامه درسو بدم


در باب خوردن غذا:
در حین خوردن بایستی بسیار جلب توجه کنید برای این کار جسم خوردنی را از انتها با دو انگشت اشاره و شست گرفته و پیش از فرو بردن کامل در دهان جسم ر با لبها بازی دهید(میدونم نمیتونی جلوی شیکمتو بگیری و میخوای همشو یه جا بزاری دهنت حالا این دفه رو کم کم بخور)
غذا را به نحوی بجوید که لبها به طور یکی در میان غنچه گردد.


در باب راه رفتن:
سعی کنید تق تق پاشنه کفشتان به گونه ای تنظیم گردد که یک ملودی عاشقانه را برای مخاطب تداعی کند.
هیچگاه فاصله ما بین قدمهایتان از دو سانتیمتر تجاوز نکند هر جند عجله داشته باشید.


در باب لبخند زدن:
آداب لبخند زدن بستگی به مستقیمی به وضعیت دندانهایتان دارد اگر دندانهایتان کج و معوج، لک لک، فاصله دار و دارای سایر نا هنجاریها دارید(که متاسفنه یا خوشبختانه اکسر خانوما همین وضو دارن) …….. تبسمی کفایت میکند
اگر دندان کناری خود را طلا کرده اید از همان طرف بخندید
اگر اصولا دندانی در کار نیست به گونه ای چشمان را خمار کنید که کار لبخند را میکند


در باب ورود به کلاس:
هنگامی وارد کلاس شوید که حداقل یک ربع ساعت از شروع آن گذشته و همه دانشجویان سر کلاس حاضر باشند.
به قول خودتون هر جا دیر بری کلاس داره
موقع نشستن دورترین و سختترین صندلی را برای نشستن تا حسابی رسیدن به صندلی مورد نظر طول بکشد سپس ده دقیقه وقت به جمع و جور کردن مانتو اختصاص بدید
بهتر است همگام ورود به کلاس کاور گیتاری ولو خالی روی دوشتان حمل شود


بدون شک تمرین مستمر نقش مهمی را در موفقیت شما بازی میکند .اگر پس از شش ماه متدهای فوق پاسخگو نبود بهتر است مخاطبین خود را تغییر دهید.

هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمردرا با ریش های بلند جلوی در دید.
به آنها گفت:" من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمایید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم."
انها پرسیدند:"آیا شوهرتان خانه است؟"
زن گفت:"نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته."
آنها گفتند:"پس ما نمی توانیموارد شویم."
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت:"برو وآنهابگو شوهرم آمده، بفرمایید داخل."
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند:"ما با هم داخل خانه نمی شویم."
زن با تعجب پرسید:"چرا!؟"یکی از پیرمرد ها به دیگری اشاره کرد و گفت:" نام او ثروت است."و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:" نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم."
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهر گفت:"چه خوب،ثروت را دعوت می کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود!"ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:" چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟ "
عروس خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:" بگذاریدعشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود."
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:"کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست."
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:"شما دیگر چرا می آیید؟"
پیرمرد ها با هم گفتند:" اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست!"
_________________

رد صلاحیت !!!!حتما ببین!

با توجه به اعتراض شخص موسوم به " خواجه حافظ شیرازی " به خاطر رد صلاحیت ایشان در انتخابات اخیر جزایر لانگرهانس و حومه و با توجه به اصرار خود این شخص برای آشکار کردن اسناد عدم صلاحیت ایشان و همچنین لزوم شفافیت و روشنگری در جامعه تاریخ مدنی ،این جوابیه برای کنف کردن این آدم تهیه شده است.
خیلی از ما حافظ را می شناسیم و به او احترام می گذاریم غافل از اینکه پشت این چهره به ظاهر مردمی و دموکرات چه غول کریه و مجموعه رذایلی پنهان شده است.

با مرور پرونده این مهره سوخته چهره قبیح و فاسد او به خوبی مشخص می شود.این شخص علاوه بر فساد کامل اخلاقی کارهای بسیاری را در همسویی با بیگانگان، همکاری با عناصر سلطنت طلب، اشاعه منکر، فساد مالی و ترویج افکار التقاطی انجام داده است.

بررسی فساد اخلاقی او مجموعه بسیار مفصلی را می طلبد که در این کوتاه مجال آن
نیست .اکثرمطالب منتسب به ایشان موسوم به " دیوان " یا شرح مجالس لهو و لعب است و یا تحریک جوانان معصوم ما به کارهای بی تربیتی و مصرف انواع مشروبات و مخدرات است.
با نگاهی اجمالی به این کتاب نکات زیر مشهود است:
مصرف تریاک و تحریک جوانان معصوم ما به این کار:
دل ما را که ز مار سر زلف تو بجست
از لب خود به شفاخانه تریاک انداز
تریاکی بودن شاعر حتی از لحن شعر به خوبی پیداست چرا که همانند تریاکی های فول تایم " صفا خانه " را " شفاخانه " می گوید.
شرب خمر و برپایی مجالس لهو و لعب در خانه های فساد زیر نام خانه عفاف :
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند رد صلاحیت !!!!حتما ببین!
ولگردی و مزاحم ناموس مردم شدن در پارک رکن آباد شیراز
تا که اندر دام وصل آرم تذروی خوشخرام
در کمینم وانتظار وقت فرصت می کنم

بازهم تعریف و تمجید از شرب خمر :
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنــــاواحلی من قبلـــــه العـــــذارا
{معنی مصراع دوم: در نزد ما تحریک کننده تر و شیرین تر از بوسیدن گونه های دلبرکان است}

ترویج فساد و بی بند و باری با تعریف کردن صحنه های تحریک کننده فیلمهای بی ادبی :

زلف آشفته و خو کرده و خندان لب و مست
پیرهن جاک و غزلخوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیمه شب مست به بالین " من " آمد بنشست

بی ناموس بازی در دهی به نام قدح:
در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت

مصرف داروهای توهم زا از قبیل اکس و آمفی تامین در حمام و چرت و پرت گفتن در حال توهم زیر دوش :

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند!!!

استفاده بسیار از حرف "سین" برای تحریک جوانان معصوم ما به فساد و وسوسه این عزیزان:

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

شایان ذکر است که این آدم از یک خانواده معلوم الحالی بوده و نه تنها خود او که پدرش هم آدم مشکوکی بوده است و خود او نیز به این مطلب اذعان دارد و در ابیاتی ابوی مرحومش را معرفی می کند :

نه من از جامه تقوا به در افتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

یا این بیت :

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جویـــــــــــی نفروشم
Laughing
از دیگر کارهای او توهین به فوتبالیستها و دست درآوردن برای این جوانان معصوم است.

مثلا شما این مصراع را ببینید :

گل در بر و می در کف و معشوق بکام است

این شعر راجع به " جیوانی می " مربی اسبق تیم سایپا است. به عقیده شاعر آقای " می " به بهانه نگاه کردن گلهای دیوید بکام از تلویزیون در حال چشم چرانی میان تماشاگران و علی الخصوص برای همسر محترم آقا دیوید است و حتی از دیدن او کف کرده است.

اصل شعر به گمان من اینطور بوده است:

" می " در کف و معشوق " بکام " است

مطالب فوق شمه ای از فساد اخلاقی او بود. حال به بررسی سیاست تشویش اذهان عمومی و تفرقه اندازی او می پردازیم :

دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد

کاملاً واضح است که قصد شاعر ایجاد تفرقه و اختلاف بین دو جناح است. تابلو است که " جام جم " در مصراع اول همان صدا وسیماست وغیب نما به معنای رابطه با دولت فخیمه ی انگلیس است.

مفهوم کلی بیت اینست که جناحی که با انگلیس رابطه دارد و قدرت رسانه ای را هم در اختیار دارد نباید نگران استعفای خاتمی " رییس جمهور جزایر لانگرهانس و حومه " باشد.

توهین به قوه مقننه و کنایه زدن به جلسات غیر علنی مجلس :

مصلحت نیست که از پرده برون افــــــتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
بی اهمیت جلوه دادن مجمع تشخیص مصلحت نظام و وظایف قانونی آن :

مصلحت دید من آنست که یاران همه کار
بگـــــــذارند وخـــــــم طره یاری گیرند
توهین مستقیم به دولت :

دیدم به خواب خوش که بدستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولـــــــت حواله بود!

افترا بستن به قوه قضاییه ومتهم کردن آن به اهمال و لاپوشانی در مورد مفاسد اقتصادی :

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد

کنایه به قضیه تغییرمواضع دولت در رابطه با بلوک شرق و کشور های سوسیالیستی:

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی ســـــوی خانه خمار دارد پیـــر ما
توجیه پدیده شوم و ننگین فرار مغزها و سرمایه ها :

چو پرده دار به شمشیر می زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

اشاعه کذب و همکاری با بیگانگان :

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
شاعر به صراحت به همکاری با آمریکا ر اشغال افغانستان و باز کردن پای آن به ماوراء النهر اعتراف می کند.


همکاری با عناصر سلطنت طلب و اعتراف به اخذ پول از آنها :

بدین شعر تر و شیرین ز شاهنشه عجب دارم
که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد

نفی توطئه خارجی :

من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
شاعر با این بیت همه مشکلات جزایر لانگرهانس را به گردن حکومت می اندازد و وجود توطئه خارجی را نفی می کند .

جاسوسی برای عناصر سلطنت طلب :

صد نامه فرستادم آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد

اشاعه افکار التقاطی و شک در وجود روز قیامت :

گر مسلمانی از اینست که حافظ دارد
وای اگر از پــــس امروز بود فردایی

سرودن ترانه برای خوانندگان مهدور الدم و فاسد از جمله :

" این چه شوریست که در دور قمر می بینم " برای داریوش .

" ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی " برای هایده .

Let's talk about love" " برای سلندیون

" ای وای ای وای به ممد حیدری " برای ریکی مارتین و...


همانطور که دیدید اینها که ادعای آزادی و دموکراسی شان گوش فلک را پر کرده است در عمل دارای اینچنین سوابق پلید و خیانت کارانه ای هستند.
البته ملت هوشیار و همیشه در صحنه باید توجه داشته باشند اینها تنها بخشی از توطئه های آمریکای جهان خوار برای به زانو در آوردن ملت های آزاده است و ما باید با هوشیاری همه توطئه هارا خنثی کنیم .

حال تصور بفرمایید اگر ما صلاحیت این آدم را تایید می کردیم و خدای ناکرده ایشان وارد مجلس می شد ، آنوقت معلوم نبود چه پدری از این کشور و ملت قهرمان آن در می آورد. پس خیال نکنید وارد مجلس شدن آسان و کشکی است .

سخنانی از بزرگان


هاینه : در این روزگار ما به خاطر اندیشه ها می جنگیم و روزنامه ها سنگرهای ما هستند .


ارد بزرگ : موشکافی در شکست ، پیشرفت در پی خواهد داشت .


فردریش نیچه :به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن !


هزلت : آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت .


چایمن : حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند .


ارد بزرگ : برای کامروایی ، هموار نگاهت به راستی باشد و درستی .


جبران خلیل جبران : شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا به زندانی تاریک بیافکنید ولی افکار مرا که آزاد است نمی توانید به اسارت در آورید.


هرود : زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود .


بزرگمهر : چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن .


چترفیلد : بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند .


ارد بزرگ : برای دلهره شبانگاهان ، نسیم گرما بخش خرد را همراه کن .


فردریش نیچه :باری ؛ زرتشت در مردم نگریست و حیران بود. سپس چنین گفت :
انسان بندی است بسته میان حیوان و ابر انسان ؛ بندی بر فراز مغاکی.
فرارفتنی ست پر خطر ؛ در – راه – بودنی پر خطر ؛ واپس نگریستنی پر خطر ؛ لرزیدن و درنگیدنی پر خطر.
آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت ؛ آنچه در انسان خوش است این است که او فراشدی ست و فروشدی.


اوبالدیا : جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم.


اُرد بزرگ : برای شناخت آدمیان ، بجای کنکاش در اندیشه آنها ، بدنبال شناخت پیشوای انگاره (فکر)آنها باشید .


هیوز: زیاد زیستن تقریبا آرزوی همه می باشد ولی خوب زیستن آرمان یک عده معدود.


اُرد بزرگ : برای بدست آوردن و گسترش خرد ، سختی را بر خود هموار کن .


جبران خلیل جبران : عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند .


ارسطاطالیس : کسیکه پشت الاغ باد به غبغب بیندازد ، چون اسب سوار شود پاک دیوانه خواهد شد .


ارد بزرگ : برای بدست آوردن گنج خموشی ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز .


چارلز مورگان : هیچ چیز در زندگی شیرین تر از این نیست که کسی انسان را دوست بدارد. من در زندگانی خود هر وقت فهمیده ام که مورد محبت کسی هستم, مثل این بوده است که دست خداوند را بر شانه خویش احساس کرده ام


بزرگمهر : خردمندی که بخشنده و دانشور و دادگر و نژاده باشد هرگز بد خو نمی شود .


فردریش نیچه :باید بر فریب حواس خود پیروز شویم .


ارسطا طالیس : حکیمان مال را از برای آن دارند که محتاج لئیمان نگردند .


اُرد بزرگ : برای پاکزاد (مقدس) شمردن ، بیداری و آگاهی باشد .


آرت بوخونواله : تنها علاج عشق ، ازدواج است .


جبران خلیل جبران : با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنید که چشمهایشان ، چهره ی سالها را دیده و گوشهایشان ، نوای زندگی را شنیده است .


اُرد بزرگ : برای نزدیکی و همگرایی دودمان خویش ، کمک بهم و ستیز با نادانی و ناراستی را در پیش گیرید .


هنری لانگ فلو: کسی که برای خود احترام قائل است، از گزند دیگران در امان است. او کتی را بر بدن دارد که کسی را یارای پاره کردن آن نیست.


ارد بزرگ : برای ماندگاری ، پنداری جز پاکی روان نداشته باش .


فردریش نیچه :تقریبا هر چیزی که وجود دارد در معرض تاویل است؛ زندگی خود چیزی نیست جز ستیزه و جدال ارزش ها و مبارزه برای تاویل اندیشه ها و آرمان ها.


حسن صباح : اگر قدرت ندارید که با نیروی خود مشکل ها را در هم بشکنید لااقل مرد باشید که در برابر حوادث بایستید .


حمید مصدق : در سرزمین هرز سرشاخه های سبز نمی روید

سایت نیک موبایل خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میدهد .


فردریش نیچه :باید دنبال شادی ها گشت ولی غمها خودشان ما را پیدا می کنند.


ابوالعلاء معری : زمین نیز مانند ما در جستجوی خوراک است و از این مردم می‌خورد و می‌آشامد


بزرگمهر : خردوران همیشه به راه آزادگان و راستان می روند


ارد بزرگ : برای گردش دوروزه ، توشه ای سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسیدن به خواسته زندگی ات را دو هزار گام می دانی خود را آماده پیمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاری نباید کم شود .


جبران خلیل جبران : طبیعت با آغوشی باز و دستانی گرم ، از ما استقبال کرده و می خواهد که از زیبایی اش لذت بریم.چرا انسان باید آنچه در طبیعت ساخته شده است را از بین برد ؟


جبران خلیل جبران : چنانکه برگ ناچیز درخت نمی تواند رنگ سبز خود را تغییر دهد و آن را به زردی درآورد ، جز با خواست طینت درخت و نوعی شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسی هم که مرتکب گناهی می شود قادر نیست بدون خواست و اراده ناپیدای شما و نیز بدون آگاهیهای مرموز دل شما مرتکب بزهکاری شود ، زیرا شما همگی در یک قافله رو به سوی ذات الهی در حرکتید (راه شمایید و رهروان شما ) .


کریستین‌ : برای‌ ازدواج‌ کردن‌، بیش‌ از جنگ‌ رفتن‌، شجاعت‌ لازم‌ است‌.


بزرگمهر : چون به کسی اجازه دادی که در حضورتو سخن بگوید بر او درشتی و تندی مکن و بمان تا سخنش را به پایان برد


ارد بزرگ : برای آنکه به پایین پرتاب نشویی ، دست گیر آدمیان شو .


فردریش نیچه :جهان هیولای انرژیست که آغاز و پایان ندارد وتنها خود را دگرگون می سازد.


آلن لاکین : برنامه ریزی ، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید.


ارد بزرگ : برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن .


هنری ترو : از این نکته مشوق تر نمی توان که بشر دارای دارای قدرت انکار ناپذیری است که می تواند با یک مجاهدت آزادی زندگی خود را اعتلا دهد اگر کسی در جهت رویا و تخیل های خویش راه برود و کوشش کند و آن زندگانی ای را که در عالم خیال برای خود مجسم کرده است فراهم سازد با موفقیتی که در لحظه های عادی غیر منتظره است مواجه خواهد شد.


ارد بزرگ : برای آنکه فربه شوی ، نخست با خود یکی شو .


فردریش نیچه :پاکی نفس جدایی می آورد.


هربرت اسپنسر : انسان قبل از هر چیز باید حیوان خوبی باشد .


حکمت هندو : پاداش درستی را در درستی بجوی ، و انگیزۀ کار نیک را همان نیکی بدان و سود دیگر مخواه .


اُرد بزرگ : پیش از آنکه با کسی پیمانی ببندید ، دمی درباره توانایی خود در اجرای آن بیندیشید و سپس پاسخ گویید .


بزرگمهر : خرسندترین آدم کسی است که دل از مهر و موافقت گردان سپهر برگیرد


هرشل : امید غذای روزانۀ بیچارگان است .


حسین بهزاد : هرگز مگذارکه خنده تو باعث گریه دیگری شود .


حافظ : فلک به مردم نادان دهد زمام مراد *** تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس


فردریش نیچه :حقیقت نیازمند نقد است نه ستایش .


ارد بزرگ : پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .


جبران خلیل جبران : شما چون فصلهای سال هستید ، زیرا در زمستان خود بهار را انکار می کنید ، در حالی که بهار سرسبز هرگز شما را انکار نمی کند ، بلکه در سنگین ترین خواب غفلت به روی شما لبخند می زند ، بی آنکه خشمگین شود و یا با شما ستیز کند و صفا و یکرنگی را نادیده بگیرد .

مشهورترین چهره های ایران سوار چه ماشینی می شوند؟!

پیش از آن که این گزارش را بخوانید باید اعتراف کنیم که مطالعه آن جز سرگرم شدن هیچ خاصیت دیگری ندارد!

براساس مطالعات یکی از خبرنگاران بیکار «هنوز» جمعی از چهره های مشهور کشورمان سوار این ماشین ها می شوند.

1- محمدرضا گلزار --- BMW

2- محمدرضا شریفی نیا --- زانتیا و سیناد

3- تهمینه میلانی --– پرادو

4- مسعود ده نمکی --– پژو 206

5- پرویز پرستویی –-- پرشیا

6- بهرام رادان --– لندکروزر

7- پوریا پورسرخ --– پاترول

8- علی لهراسبی --– پرادو

9- کامبیز دیرباز –-- کوراندو

10- محمد اصفهانی --– تویوتا کمری و سوناتا و پژو 405

11- سید جواد هاشمی --– آزرا

12- فیروز کریمی –-- آزرا

13- امین حیایی –-- رنج رور

14- نفیسه روشن –-- رنو PK

15- حسین رضازاده –-- ماکسیما

16-رضا رشیدپور --– تویوتا کمری

17- محمدرضا فروتن --– پژو 206

18- نیکی کریمی –-- پاترول

19- شهاب حسینی --– ریو

20- محمود شهریاری --– ماکیسما و ماتیز

21- طناز طباطبایی --– اپل کورسا

22- امین تارخ --– پرادو

23- مهدی سلوکی –-- پرشیا

24- حمید گودرزی --– سانتافه

25- حسن پورشیرازی –-- مگان

26- حامد کمیلی –-- پاترول

27- حمیدرضا پگاه –-- پژو 206

28- حسین رفیعی –-- رونیز

29- رضا صادقی --- پژو 206

30- سعید راد --- کوراندو

31- زیبا بروفه --- پژو 206

32- حسن جوهرچی --- پژو 206

34- علی نصیریان --– ورنا

35- پانته آ بهرام --- پراید

36- مریلا زارعی --- سمند

37- رضا کیانیان --- پاترول

38- کاوه سماک باشی --- پرشیا

39- امیر نوری --- پرشیا

40- ابوالفضل پورعرب --- پرشیا

41- امیر تاجیک --- زانتیا

42- جواد رضویان --- سوزوکی و پژو 206

43- رامتین خداپناهی --- پژو 206

44- امیر جعفری --- پرادو

45- مجتبی کبیری --- پرشیا

46- علیرضا دبیر --- پژو 206

47- علی دایی --- بنز و پرادو

48- نیوشا ضیغمی --- پژو 206

49- باران کوثری --- سمند

50- احسان خواجه امیری --- مزدا 323

51- شاهین آرین --– سوناتا

52- اشکان خطیبی --- پژو 206

53- حمید لولایی --- دوو سی یلو

54- مهران مدیری --- پرادو

55- حمید عسگری --- GEN2


56- بروز ارجمند --- مزدا 323

57- مسعود روشن پژوه --- پرادو

58- حسام الدین سراج --- پژو 206

59- بهروز افخمی --– پژو 405

60- احمدرضادرویش --- پژو 405

61- محمد سلوکی --- پژو 405

62- احسان علیخانی --- پژو 405

63- مسعود کیمیایی --- پاترول

64- مجید اخشابی --- پرشیا

65- قاسم اقشار --- ماکسیما

66- جمشید مشایخی --- پژو 405

67- رضا عطاران --- پژو 206

68- مجید صالحی –-- پرشیا

69- محمد نصرتی --– ماکسیما

70- ایرج نوذری –-- پژو 206

71- مریم کاویانی --- پژو 206

72- علیرضا نیکبخت واحدی --- BMW

73- نگار فروزنده --- دوو سی یلو

74- شیث رضایی --- بنز

75- سپند امیرسلیمانی --- پژو 206

76- عاطفه نوری --- ماتیز

77- مهسا کرامتی --- پراید

78- مهدی مقدم--- دوو سی یلو

79- عبدالرضا اکبری --- پژو 206

80- علیرضا خمسه --- مزدا 323

81- عادل فردوسی پور --- زانتیا

82- گلشیفته فراهانی --- پرادو

83- بهزاد فراهانی --- پژو 405

84- جهانگیر کوثری --- پرشیا

85- رخشان بنی اعتماد --- ماتیز

86- مهتاب کرامتی --- پژو 206

87- اکبر عبدی --- گل

88- سیروس مقدم --- پژو 206

89- حسین یاری --- تویوتا کمری

90- خسرو شکیبایی --- پژو 206

91- آرام جعفری --- پژو 206

92- یکتا ناصر --- پژو 206

93- حسام نواب صفوی --- مگان

94- مهدی امینی خواه --- پژو 206

95- فرزانه کابلی --- پژو 206

96- لیلا اوتادی --- دوو سی یلو

97- حمید ماهی صفت --- اپل کورسا

98- فرزاد حسنی --- ماشین ندارد

99- افشین قطبی --- سوزوکی

100- ناصر حجازی --- سوزوکی

101- علی پروین --- ماکسیما

102- امیر قلعه نوعی --- بنز و پژو 405

چگونه دختران مجرد را تشخیص دهیم؟

چگونه دختران مجرد را تشخیص دهیم؟

دنـیــایی را تصـور کـنید کـه در آن هـمــه ی افراد مجرد روی پـیـشانیـشان نوشته می شد و روی پیشانی افراد متاهل نیز وضعیتشان را می نوشتند. آیا به نظرتان زندگی اینطور شـادتر نبود؟ مسلماً با این کار پیچیدگی زندگی کمتر می شد، مخـصوصـاً بـرای آن افرادی که پیوسته دنبال شخصی هستند تا به اندازه ی خودشـان مشـتاق برای ادامه رابطه باشد.

بله، اینطـوری انتخاب ها در زندگی بسیار آسان تر میشد. اما حال که دنیا اینطوری نیست، ما باید با این واقعیت روبه رو شـویـم. ایــنکه بدانیم سمت چه کسی برویم که دست رد بـه سیـنـه مـان نـزنـد کـار دشـواری اســت، امـا باید یاد بگیریم.

کمی روی تکنیک های انتخاب همسر خودتان بیشتر دقت
کنید و حرکاتتان را مرور کنید. من به شما کمک می کنم که بتوانید افراد مجرد را از متاهل تشخیص داده و بفهمید چه زمان یک شخص آمادگی لازم را برای برقراری رابطه دارد.

چه کسی آمادگی لازم را دارد؟
متاسفانه ما در دنیایی زندگی نمی کنیم که مجرد یا متاهل بودن افراد روی پیشانی هایشان حک شده باشد. تشخیص مجرد یا متاهل بودن بسیار دشوار و نیازمند زمان است و با یک دیدار قطعی نمی شود.

به خاطر داشته باشید که یک راه معین برای تشخیص این مسئله وجود ندارد. شما باید از ترفندها و راه های زیادی در این زمینه کمک بگیرید.

حالات ظاهری زنان مجرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به اطراف نگاه می کند: در مهمانی ها و کلوب ها زنان متاهل معمولاً علاقه ای به اینطرف و آنطرف نگاه کردن نداشته و به دنبال همراهی برای خود نمی گردند. اما دخترهای مجرد پیوسته مشغول نگاه کردن به اطراف در جستجوی مردی برای همراهی هستند.

به شما نگاه می کند و لبخند می زند: نگاه کردن معمولاً جزء اولین علائم علاقه است. و اگر می بینید که زنی شما را عمیقاً نگاه می کند و لبخندی روی لبانش است، به این معنی است که دوست دارد شما را هم امتحان کند. پس جلو بروید.

با مردها در مهمانی صحبت می کند: اگر می بینید که زنی با مردها در فاصله های مختلف صحبت می کند، نشاندهنده ی این است که طالب گفتگو است. جلو رفته و سر صحبت را باز کنید تا بیشتر در مورد او بفهمید.

با سایر زوج ها با ناراحتی نگاه می کند: اگر از دور مشغول نگاه کردن به او هستید و می بینید که با ناراحتی به سایر زوج ها نگاه می کند، احتمالاً یاد زمان هایی افتاده است که خود نیز کسی را در کنارش برای همراهی داشته است. اینجاست که شما باید وارد عمل شوید.

حرکاتش به خوبی بیان می کند که مجرد است: زبان جسمانی یک فرد خیلی چیزها می تواند در مورد او بازگو کند. مطمئناً اگر زنی متاهل باشد موهای خود را افشان نمی کند و اینقدر به سادگی سمت مردها نمی رود. اگر اینقدر شجاعت دارید که به او نزدیک شوید، جلو رفته و ببینید که زبان جسمانی او چه می گوید:

کسی که به صندلی تکیه داده و دست به سینه نشسته است: "جلو نیا وگرنه با پاشنه ی کفشم می کوبم توی صورتت."
کسی که به آرامی بازو و پایش را لمس می کند: " بیا با هم صحبت کنیم."
زیاد صحبت میکند: اگر مثلاً با یکی از زنان همکارتان شروع به صحبت می کنید، و در یکی از این گفتگوها به شما می گوید که سگی به اسم جولی دارد، آشپزی زیاد می کند، هر هفته به باشگاه می رود، و به کلاس های هنری نیز می رود به این معنی است که مجرد است و همه ی این کارها را برای مشغول نگاه داشتن خود انجام می دهد.

معمولاً با دخترها برای گردش بیرون می رود: زنان متاهل اگرچه با دوستان دحترشان هم بیرون می روند اما وقت زیادی را هم برای بیرون رفتن با مردشان صرف می کنند. اگر می بینید که زنی فقط و فقط با دخترها بیرون می رود نشان دهنده این است که مردی برای بیرون رفتن با خود ندارد.

با سایر مردها می رقصد: اگر می بینید که زنی در یک میهمانی با مردهای متعدد و مختلفی می رقصد (و می دانید که با یک گروه دختر به آن مهمانی آمده است) می تواند نشاندهنده ی این باشد که با مردی رابطه ندارد و در صدد برقراری ارتباط و شروع یک رابطه است.

رفتاری بسیار دوستانه دارد: تجربه نشان می دهد که زنان متاهل در مقایسه با زنان مجرد رفتاری کمتر دوستانه با سایر مردها دارند. وقتی می بینید که زنی با همه مردها بسیار دوستانه و مهربانانه برخورد می کند، احتمال این وجود دارد که مجرد باشد.

خودتان بفهمید...
ـــــــــــــــــــــــــ
اگر فرد خاصی را در ذهن خود دارید، لزومی ندارد که همه ی این نکات را تند تند در مورد او امتحان کنید تا بفهمید که مجرد است یا خیر. می توانید این مسئله را خودتان به راحتی با نزدیک شدن به او و درخواست شماره تلفنش متوجه شوید. ممکن است بگوید که دوست پسر دارد، اما شما باید تلاشتان را بکنید.

اگر چنین چیزی گفت می توانید از او بپرسید که دوست پسرش چطور به او اجازه می دهد که تنها بیرون برود و با عکس العمل او می توانید پی به راست یا دروغ بودن حرفش ببرید.

در مواجه با یکی از همکاران این کار سختی است. چون نمی توانید مستقیماً جلو رفته و بپرسید دوست پسر دارد یا نه. برای چنین افرادی می توانید از همان راه هایی که قبلاً ذکر شد استفاده کرده و از حرکاتش پی به قضیه ببرید.

پس اگر دیدید که همه ی علائم در مورد او نشاندهنده ی این بود که مجرد است، همه علاقه و اشتیاق و توان خود را جمع کرده و به سمتش بروید. اگر شما را رد کرد، ناراحت نشوید و فکر کنید که متاهل بوده است. زنان دیگری هم برای انتخاب کردن هستند...

مرگ همکار بد!!!

مرگ همکار بد!

یکروز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود:

آآ«دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم.آآ»

در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است.
این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مى‌شد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خود فکر مى‌کردند: آآ«این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!آآ»
کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد.
آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خود را مى‌دید. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:
آآ«تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جزء خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید.
زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمى‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى‌باشید.
مهم‌ترین رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است.
خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکن‌ها و چیزهاى از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌هاى زندگى خودتان را بسازید.
دنیا مثل آینه است. انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى‌گرداند. تفاوت‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است.آآ»

پنجاه راه برای بازی با اعصاب

پنجاه راه برای بازی کردن با اعصاب

1.

روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن
2.

سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند
3.

وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین
4.

وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین
5.

کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنید
6.

همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین
7.

جدول نیمه تموم دوستتون رو حل کنین
8.

روی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت حرکت کنین
9.

وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال رو عوض کنین
10.

از بستنی فروشی بخواین که اسم پنجاه و چهار نوع بستنی رو براتون بگه
11.

در یک جمع سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین
12.

به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین
13.

وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمه های تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین
14.

وقتی با بچه ها بازی فکری می کنین سعی کنین از اونها ببرین
15.

موقع ناهارتوی یک جمع جزئیات تهوع وگلاب به روتون استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین
16.

ایده های دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین
17.

بوتیک چی رو وادار کنید شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچ کدوم جالب نیست و سریع خارج بشین
18.

شمع های کیک تولد دیگران رو فوت کنین
19.

اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین
20.

وقتی کسی لباس تازه می خره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته
21.

صابون رو همیشه کف وان حموم جا بذارین
22.

روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین
23.

وقتی دوستتون رو بعد ازیه مدت طولانی می بینین بگین چقدر پیر شده
24.

وقتی کسی در جمعی جوک تعریف می کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
25.

چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین
26.

بادکنک بچه ها رو بترکونین
27.

مرتب اشتباه لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بهش بخندین
28.

وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه میکنه بهش بگین موی بلند بیشتر بهش می یاد
29.

بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
30.

کلید آپارتمان طبقه سیزدهم تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ﴿این راه هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره
31.

ایمیل های فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین
32.


توی کنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری ، بی موقع دست بزنین
33.

هر جایی که می تونین ، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستکش دوستتون بهتره
34.

حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین
35.

نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین
36.

دوستتون که پاش توی گچه رو به فوتبال بازی کردن دعوت کنین
37.

عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین
38.

پیچهای کوک گیتار دوستتون رو که ۵ دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونین
39.

با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین
40.

شیشه های سس گوجه فرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین
41.

موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین
42.

توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پسته ها و فندقهای دهان بسته بذارین
43.

شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسکه رو تعریف کنین
44.

توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین
45.

توی جای کارت دستگاههای عابر بانک چوب کبریت فرو کنین
46.

جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتل ها رو عوض کنین
47.

یکی از پایه های صندلی معلم یا استادتون رو لق کنین
48.

توی مهمونی ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین که هر چی شعر بلده بخونه
49.

چراغ توالتی که مشتری داره و کلید چراغش بیرونه رو خاموش کنین
50.

ورقهای جزوه ء ۳۰۰ صفحه ای دوستتون که ازش گرفتین زیراکس کنین رو قاطی پاتی بذارین ، یه بر هم بزنین ، بعد بهش پس بدین